نیمه پنهان «H1N1» که همه باید بدانند تا آشکار باشد
تعداد بازدید : 71
قربانیان آنفلوآنزا، قربانی قصورنه بیماری
نویسنده : دریا وفایی
آمار و شواهد بیمارستانی نشان میدهد امسال آنفلوآنزای «اچ 1 ان 1» (H۱N۱) در برخی از مناطق، مبتلایان را بیش از سایر نقاط کشور به کام مرگ کشیده و هنوز هم ادامه دارد. این درحالی است که گفته میشود با اتخاذ تدابیرپیشگیرانه و تأمین به موقع دارو همچنین اعلام آمارهای صحیح میتوان هنگام شیوع، از افزایش تلفات جلوگیری به عمل آورد. البته احتمال اقدامات بیو تروریسمی نیز موضوعی است که همه ساله با بروز انواع مختلف آنفلوآنزا مطرح و بلافاصله از سوی مقامات ذیربط رد میشود که درجای خود قابل تحلیل است، اما آنچه که پیرامون این بیماری لازم به یادآوری و آگاهی بخشی است موضوع چرایی افزایش تلفات در برخی از استانها نسبت به سایر نقاط کشور است. نکات تأمل برانگیزی که با یک دودوتا چهارتای رسانهای عنوان کردنش ضرورت مییابد و نیازمند پیگیریهای قضایی و پاسخگویی مسئولان ذی ربط بهداشت و درمان کشور است.
برداشت اول: آنفلوآنزا بیماری جدیدی نیست، باشروع فصل سرما نوع «H۱N۱» آن نسبت به آنفلوآنزاهای دیگر شدت بیشتری مییابد. کپسول «تامیفلو» دارویی است که برای درمان آن کاربرد دارد و فقط دولتی است. تحت نظارت سازمان ملل با ارز دولتی وارد و به صورت رایگان به افراد مبتلا داده میشود.
برداشت دوم: طبق قانون خدمات کشوری (بند ک ماده 8 و ماده 9) همچنین اساسنامه قانون وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، وظیفه پیشگیری و درمان اپیدمیها برعهده وزارت بهداشت است که باید تمام اقدامات تشخیصی و درمانی و تدابیر لازم را در این زمینه اتخاذ کند، یعنی خدمات پیشگیری و بهداشتی حاکمیتی است و فقط دولت متولی آن است. برهمین اساس سامانهای نیز برای آن اختصاص داده شده و باید موارد ابتلا را وارد کنند. رفرانس آزمایشگاهش فقط در اختیار دولت است و آزمایشگاههای خصوصی حق تشخیص و درمانش را ندارند.
برداشت سوم: داروی «تامیفلو» فقط توسط سازمان غذا و دارو وارد و از طریق دانشگاههای علوم پزشکی توزیع میشود. از طرفی معاونتهای غذا و داروی علوم پزشکیها نیز نماینده سازمان غذا و داروی کشور هستند و موظف به تأمین این دارو. توضیح بیشتر اینکه دانشگاههای علوم پزشکی مؤسسات مستقل زیرمجموعه وزارت بهداشت و درمان هستند و خودشان درآمدزایی دارند و باید این دارو را تهیه میکردند. همچنین هر دانشگاه علوم پزشکی معاونتهای مختلف از جمله معاونت غذا و دارو و معاونت بهداشتی دارد که مسئولیت این کار را برعهده دارند و باید درهماهنگی باهم برای پیشگیری از شیوع و بعد در صورت شیوع برای کنترل بیماری سپس درمان و تحویل داروی آن تدابیر لازم را انجام دهند.
برداشت چهارم: طبق سنجههای مدیریتی دانشگاههای علوم پزشکی و معاونتهای بهداشتی قبل از فرا رسیدن هرفصل نقشه راه را طراحی میکنند. درخصوص آنفلوآنزا هم درهمان تابستان (مردادماه) برای فصل سرما فرآیند لازم را انجام میدهند.
برداشت پنجم: وقتی تشخیص داده شد که فردی به آنفلوآنزای «H۱N۱» مبتلا شده، دانشگاه علوم پزشکی این کپسول (تامیفلو) را که از قبل تهیه کرده بلافاصله به بیمار میدهد زیرا اصلاً در بیمارستانهای خصوصی بخشنامه است که حق پذیرش این بیماران را ندارند. به عبارتی طبق نظامات دولتی مأمور بهداشتی نمونه گرفته شده از بیمار را از آزمایشگاه مورد نظر دریافت میکند و خود بیمار و اشخاص هم نمیتوانند برای دریافت جواب نمونه مراجعه کنند. یعنی تنها آزمایشگاه رفرانس متعلق به دانشگاه و درمرکز بهداشت استان است. بعد از اینکه کشت دادند و نتیجه مثبت شد بلافاصله همپای آن چند عدد قرص که در انبارهای دولتی است به بیمار میرسانند. مجوز استفاده از آن دارو فقط دولتی است و مرکز بهداشت استان مجوز دارد تا این دارو را به دست بیمار برساند. آن وقت فرد از مرگ نجات پیدا میکند.
برداشت ششم: طبق قوانین حقوق بینالملل و WHO در این مواقع باید اطلاعرسانی آماری انجام شود تا مردم وخامت وضعیت پیش آمده را درک کنند. وقتی اطلاعرسانی کامل صورت گیرد ممکن است فردی به صورت اختیاری برود مرخصی بگیرد و اصلاً دوهفته سرکار نرود. یا مثلاً ادارات، تصمیم گیرندگان و سیاستگذاران با یکدیگرشور و مشورت کنند و تصمیم بگیرند تا مثلاً یک هفته مدارس و دانشگاهها تعطیل شود تا شعله بیماری فروکش کند. دراصطلاح پزشکی این یک ویندو است یعنی فرصتی است که باعث قطع زنجیره انتشار میشود. این فرآیند مستلزم این است که اطلاعرسانی به موقع و صحیحی نیز در مورد شمار مبتلایان و فوتیها صورت گیرد.
***
با توجه به توضیحات و مواردی که تا اینجا مطرح شد یک پرسش پیش میآید؛ چرا آمار فوتیها در برخی از استانهای کشور بیشتر بوده است؟
پرده اول: وظیفه قانون
با توجه به اینکه «تامیفلو» یک داروی دولتی و تهیه و توزیع آن یک اقدام حاکمیتی است، چنانچه دولت در این ماجرا کوتاهی کند و موجبات مرگ افراد ایجاد شود، خانوادهها میتوانند طبق قانون به دادگاه مراجعه کرده و شکایت کنند. زیرا این مسئولیت به عهده دانشگاههای علوم پزشکی است و باید خسارت وارده را بپردازند. وقتی دانشگاه علوم پزشکی در فصل تابستان نرفته دارو را سفارش بدهد، بخرد و دپو کند به نظر میرسد مقصراست. چون طبق قانون تشکیل وزارت بهداشت، معاونت بهداشتی و مراکز بهداشت استانها مسئول توزیع داروی رایگان، پیشگیری و درمان آنفلوآنزای «H۱N۱»هستند. حال اگر دانشگاه علوم پزشکی قصور انجام داده و این دارو را وارد نکرده و مثلا فقط دریک استان 56 نفر فوت کردند، دانشگاه باید دیه این افراد را بپردازد. بنابراین بخشی از علت اینکه امسال شیوع و تلفات ناشی از آنفلوآنزا شعلهور شده به دلیل اهمالکاری مسئولان دانشگاههای علوم پزشکی مناطق درتامین دارو است. چرا یک سری از دانشگاههای علوم پزشکی داروی «تامیفلو» را دارند و در برخی دیگر از مناطق نیست؟...
پرده دوم: لزوم پاسخگویی در حد دیه دادن به قربانیان
عدم اطلاعرسانی آماری صحیح و به موقع آثار حقوقی دارد. ممکن است به خاطر همین سرپوشگذاریها بسیاری از افراد به خاطر انتشار بیماری جانشان را از دست بدهند لذا گرفتن دیه از افرادی که آنها را مبتلا کردند (عوامل انتشار) لازم میشود. بنابراین دستگاهها و مسئولانی که پنهانکاری کردند باید پاسخگو باشند.
پرده سوم: علوم پزشکی بیداری؟
در بعضی از استانها که داروها را خریداری کردند مرگ ومیرناشی از آنفلوآنزا نداشتهاند. تلفات دراستانهایی رخ داده که داروی «تامیفلو» را نداشتهاند. به عبارتی در استانهایی تلفات رخ داده که دانشگاه علوم پزشکی آن استان درموعد مقررش داروی مورد نظر را تهیه و دپو نکرده، البته مسئله تحریمها نیز بهانه است زیرا مثلاً در فلان دانشگاه شهریورماه رئیس دانشگاه و مسئول فلان واحد دانشگاه مثلاً به آلمان سفر کردند و چند میلیارد تومان از نمایشگاههای بینالمللی تجهیزات پزشکی خریداری کردهاند. آیا نمیتوانستند طبق نظامنامه وزارت بهداشت دارو را خرید کنند؟ زیرا هر دانشگاه علوم پزشکی قبل از شروع هر فصلی جلسهای تشکیل میدهد و برای فصل بعد برنامهریزی میکند.
پرده آخر: ترس از شفافسازی و اطلاعرسانی
در ماجرای آنفلوآنزای سال 98، به دلیل بیتوجهی و سرپوشگذاریها خیلی از آدمها فوت شدند و عموماً فکر میکنند طبیعی است در حالی که اتفاقاً این موضوع محل شکایت است. به نظر میرسد اگر آمار دقیقی هم اعلام نمیشود به خاطر عدم آگاهی یافتن جامعه است تا به دنبال مطالباتشان نروند. زیرا اگر بحث تشویش بود همان 10 نفر فوتی را هم اعلام نمیکردند و میگفتند یک سرماخوردگی و آلودگی هواست. کمااینکه هنوز هستند مسئولانی که به خاطر همین اقدامات غیرحرفهای استعفایشان را امضا میکنند تا مبادا شریک جرم شوند. یا پشت پردههایی که نشان میدهد فلان مسئول به دلیل اعلام آمار واقعی یک شبه برکنار میشود.